جستجو
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به عمید لشکر
منتصرلشکر به عمید لشکر [میرزا ابوتراب] در تبریز، که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی از مخاطب و والده مقامی؛ سؤال از وصول مواجب و غله؛ مرخصی فوج معلوم نیست به خصوص الآن که زمستان نزدیک است امید مرخصی کمتر است؛ سرکشی به خانه را به مخاطب سپرده است و میخواهد از احوالات خود و بستگان و نورچشمان و خرج و مخارج برایش مرتب بنویسد؛ سفارش کرده خدمت سطوة السلطنه برود؛ امیدوار است که میرزا احمد خان در وصول مواجب و غیره مخاطب را مساعدت و همراهی کند؛ تا کنون نامهای از میرزا احمد خان نداشته است، در این پاکت نامهای هم برای او نوشته بلکه باب مکاتبه باز شود؛ به والده و همشیرهها سلام رسانده است.
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
احتمالا از منتصرلشکر که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی و شکایت از ننوشتن نامه؛ درخواست سرکشی هفتگی به خانه؛ در باب نوشتن تمام حقوق دیوانی و قبوض تمام مواجب که برای میرزا ابوالقاسم خان برادر زاده نظام السلطنه در تبریز فرستاده شده از جمله قبض مواجب مخاطب؛ سفارش رساندن نامه اقتخارالدوله و گرفتن قبض از وی؛ ابلاغ سلام به والده مقامی زن داداش و همشیرهها؛ سفارش در خصوص چسباندن سر پاکت و رساندن به مقصد.
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به عمید لشکر
محتوای نامه به شرح زیر است: شب ۱۱ محرم؛ نگرانی از بابت ندادن نامه و خبری درباره خانه از طرف مخاطب که نشان میدهد به خانه او سرکشی هم نمیکند، و درخواست برای نوشتن درباره خانه و نورچشمان و رفع نگرانی؛ سؤال درباره مواجب و براتها؛ سفارش دادن کاغذ سرهنگ به او و همه روزه جویای حال وی بودن؛ اشاره به وضعیت خود، که نتوانسته مرخصی بگیرد و محرم را هم در ارومیه خواهد بود؛ سفارش رساندن پاکت افتخارالسادات به فوریت و همچنین به لشکرنویس باشی و قوام لشکر و خواسته پاکت افتخارالسادات را بچسباند ولی بقیه را نه.
-
۱تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۲۵ ق
نامه خطاب به معتمد السلطان [احتمالا میرزا ابوتراب خان عمید لشکر] احتمالا از منتصر لشکر؛ محتوای آن به شرح زیر است: نویسنده از رسیدن خود به اردبیل خبر می دهد، فوج در کنار شهر اردو کرده بود و بعد به دلیل برف زیاد و سرمای شدید بر حسب حکم دیوانی در کاروانسراها اسکان داده شده اند و خانه کرایه کردن جناب میرپنج موجب آسودگی شده است. او نگران رسیدن سرما به شهر تبریز و کم شدن آذوقه است؛ آیا محمد قلی خدمت خود را انجام داده و مخاطب را از بابت غله آسوده کرده است یا نه؛ سپس درباره صدور برات مواجب می نویسد و دادن آن به [ناخوانا] تا حواله اردبیل را بگیرد، سفارش در خصوص درس و مشق بچه ها و سرکشی به خانه، و...
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر، ۱۳۳۵ ق
نامه منتصر لشکر خطاب به جناب جلالتمآب نور چشم مکرم مهربانا، که محتوای آن به شرح زیر است: دریافت نامه مخاطب از طریق کاظم رعیت قریه چیبنی و خوشحالی از سلامتی او؛ چای را که مخاطب برای حاجیه خانم سفارش داده بوده به قیمت شش هزار دینار گرفته و با کاظم فرستاده است؛ پیگیری صدور برات غله نعمت الله خان یاور؛ حواله برات مواجب چهارساله سربازان قره بلاغ؛ خواسته اول فهرست وی فرستاده شود تا او نیز حواله را بفرستد؛ با اشاره به حق و حساب خود از مخاطب گلایه کرده که نا مهربانی او موجب تلف شدن اموالش شده است، اگر مخاطب مایل است با عبدالرزاق خان نایب ملاقات کرده صورت غله و حصه نویسنده را معین کنند و سهم پارسال...
-
۱تصویر
نامه
شامل احوالپرسی، فرستادن نامه توسط مشهدی ولی، دریافت حقوقش و اینکه هنوز دو تومان مرحمتی همایونی را نگرفته، نظر خواهی از مخاطب در خصوص فروش گندم، نگرانی از احضار آقای مقتدر برای تحقیقات، سفارش نور چشمی صفیه خانم که تنها نماند، اشاره به پسر یوزباشی و اینکه نمی داند او فضولی کرده یا نه، اشاره به خشک شدن درختانش در اثر ندادن آب، فرستادن یک کوزه پنیر برای سرکار علیه، نگرانی از بابت جلال لشکر و سایرین، عرض سلام به سرکار علیه خانم و حاجیه خانم و نورچشمان، درخواست صحبت مخاطب با رئیس دفتر نظام وظیفه و مشغول کردن مرتضی خان آنجا، و درخواست اطلاع رسانی از اخبار زلزله در تبریز
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به والده مقامی زن داداش و عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصرلشکر، در دو صفحه، یکی خطاب به والده مقامی زن داداش و دیگری به عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: خطاب به زن داداش نوشته که از رسیدن نامه او و سلامتی آنان خوشحال شده و اشاره به دلتنگی و دوری و گرم بودن هوای طهران، و به همین دلیل نتوانسته نامه بنویسد. در خصوص پیشنهاد مخاطب گفته که خانه هفتصد تومانی در توانش نیست و در این باره بعد از آمدن خود و به صلاحدید مخاطب اقدام خواهد کرد؛ درخواست برای پیدا کردن خانه اجارهای یا خانه کمخرج بالانشین برای خریدن؛ هروقت مواجب مرحوم بابا جان وصول شد بخشی را برای والده و بخشی را برای عمید لشکر بردارند؛ نگران تحصیل عمید لشکر است که خط...
-
۲تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۱۵ ق
نامه از برادر عمید لشکر [احتمالا منتصر لشکر] احتمالا به عمید لشکر؛ در باب گرفتن کتابچه های مکری با دستور سطوة السلطنه و واگذاری آن به میرزا ولی خان، درخواست از مخاطب برای نوشتن نامه به مشیرنظام درباب دادن رسومات مخاطب به طور کامل، درخواست فرستادن ثبت پارسال برای احتیاط، دادن خبر سلامتی خانواده؛ میرزا ابوترابخان مشغول درس و مشق است، در باب فرستادن برات حواله حاکم هشترود به دست حاجی خان یاور و اینکه نمی تواند برات را نقد کند و خواسته سطوة السلطنه کاغذی برای او بفرستد، درباب فرستادن بیرامعلی به نزد پاشا بیگ در تبریز، در باب ابوالفتح کلانتر و فروش علاقه جاتش در قریه ورقه و تکوی و سؤال از مخاطب...
-
۲تصویر
نامه به یوسف
درباره مقرری کمیسیون، ماندن یوسف در تهران و فرستادن اسبابها از خوی به تبریز، و سوء تفاهمی که در این زمینه پیش آمده بوده، توصیه به خرید قالی، قرض حسن خان، رفتن نظام الدوله به استرآباد و به دست آوردن اسناد شمس آباد، املاک شعاع السلطنه، منازعه صدیق حضرت با ممتازالدوله در خصوص سلوکی که با منقطعه [همسر صیغهای] او دارد، و گرفتاری ارامنه
-
۳تصویر
نامه، ۱۳۴۲ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: خبر دریافت برات تجاری به مبلغ ۶ تومان از طرف مخاطب که به سرکار علیه تحویل داده شده، گرفتن طلب مخاطب از سرتیپ و پرداخت قروض به کربلایی حسن و بیوک خانم؛ سؤال از نتیجه اقدام آقای مقتدر که قرار بود با کمک آقای اصفهانی انجام شود؛ آوردن ۳۸ من آرد از قریه زاویه به منزل؛ آنچه مخاطب درباره سرکار علیه نوشته بوده برای خود خانم خوانده، ایشان در باب مسائل اقتصادی قناعت دارند و ذکر این مورد لزومی ندارد و پدر و مادر دوست اولاد خود هستند و برای مصالح آنان تلاش می کنند؛ انتصاب آقای محمود خان انصاری امیراقتدار برای ایالت آذربایجان؛ آمدن سردار ناصر به تبریز و اقامت در منزل عدل...